شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

زن دردين اسلام نقش زيرين واساسي دارد،آغازوگسترش اسلام با حمايت هاي مالي و معنوي يک زن بوده و امتدادش هم بايک زن،که هردو مسجودملايک اند،
+ خواستم عاشقانه بنويسم نتوانستم ... خواستم از دردها بگويم ... نشد ... خواستم دلتنگي را روايت کنم ... توانش نيست ... خواستم لياقت را شرح دهم ... شرحي نداشت! خواستم جاماندن را توضيح دهم ... واژه ي نيافتم... خواستم و خواستم و اما ، شهدا ، دوستتان دارم و اين را بدانيد . همين.
عالي
{a h=emozionante}.: فاطمه بانو :.{/a} تشکر
بعدی همه 13 نظر قبلی
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} ممنون از نگاهتون
{a h=gavooni}محمد جواد س{/a} خواهش ميکنم
+ دانه هاي ِ تسبيح نخ شده با بند ِ پوتين ِ تو در دست هاي ِ زني که زير ِ تابوت را گرفته است . . . علي اسدالهي
زيبا بود
دانه هاي ِ تسبيح نخ شده با بند ِ پوتين ِ تو ...پر معنا و زيبا .
بله..
+ از آخرين پيامي که اينجا دادم دقيقا 6 سال مي گذرد سلام به دوستان خوب پارسي يار . اين روزها من رو مي توانيد در کانال روبيکاي *ايران‌سرفراز* دنبال کنيد https://rubika.ir/IranSarfaraz
چه عجب
چه عکس زيبايي
بعدی همه 17 نظر قبلی
بعد هي دست هاي خودت را وقتي که بوي سيب سرخ گرفته، بو کني و بخندي
چه مي خواهي بنويسي که اينگونه گمان بردي که من از خويش و کرده هايم غافلم بايد يک واقعيتي را برشما نمايان کنم وان اين است که همه بر کرده خود اشنايند ولي چون توان و قدرت باور انچه نموده اند را از خود نمي بينند اميدوارند با وکيل کردن ديگران براي تفسير کرده شان انچه به خطا يا صحيح سخني غير باورشان را بفمند گويي کبکاني هستند اين لعضي يا که اگاه به حضور شکارچي را قدرت باور و فرار از او ندارند
+ گفتم از کار برد مرا خنده کردنت خنديد و گفت من به تو کاري نداشتم ... . . . وحشي بافقي
ولي هرچه بود کار ما بود با آن يار شيرين سخن و گلگون سيماي باشرف و با صلابت اش آنکه از ثمرات آن شجره طيبه اهل بيت ولايت و امامت باشد که مي‌شود ختم به ظهور منجي عالم بشريت مهدي مصطفي عج جانم به طريق و به وجود پاکش روان بر شمشير جهاد در رهش چگونه شود کارش با ما به پايان رسد آنجا که اميد وصالش بر ما خاتم به هيج فرض و هيچ دليل و منظري ختم و به پايان نرسد الي بعد شفاعت اش
+ [وبلاگ] خواب و بيدار
هايدي
چقدر احساس توش بود@};- کي بود يعني؟
هما بانو
چون دلنوشته هات رو دوست دارم ، ولي يکم بي حوصله بودم با دل بخونم سيو کردم بعدا با دلم بخونم..دلنوشته هاي شما رو بايد با دل خوند :)
عالي وپراحساس،...@};-مقدار يار هم‌نفس چون من نداند هيچکس،ماهي که بر خشک اوفتد قيمت بداند آب را
+ اگه دختري در مورد کادوي #ولنتاين از من بپرسه بهش ميگم هيچ کس کمتر از همسري که رسمي و شرعي زندگيشو به پات ريخته باشه رو براي پذيرفتن کادو آدم حساب نکن تمام
اصلا ولنتاين مال فرهنگ ما نيست ....
هما بانو
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} @};- @};-
+ به ياد بچه هاي قديم هلوع .. الهه .. دكتررحمت سخني Dr.Rah .. شروق z_m .. احمد يوسفي20 .. نه|دي|هشتاد وهشت ... تبسم بهار .. قافيه باران .. بيتا جون .. يک نفس عميق .. دخترشهيد .. حنا خانوم .. محمد عابديني .. نگهبان .. خواهرم آيات .. مکاشفه مسيح .. خاله مهتاب .. آسمان سوم .. تسنيم .. محمد جواد س .. خون شهدا .. حسين كارگر .. پرورش ديني .. هور .. غزل صداقت .. سحر84 .. ابرار.. رافضه *بقيه در نظر*
سرفرازباشي ميهن من .. ميثاقي نــو .. نسيم .. خادمه شهدا .. مهسا خانوم .. بهدونه .. °•MaRyAm•° ... حرف دل ... هما .ص .. خانم ايماني ... حميده بالايي ... اميرمنصور معزي ... هاله ... نرجس خاتون ... حاج آقا ناظمي ... وستا ... ويدا .. Mon Amour ... ليلا ي مجنون ... بي سر و سامان .. همرنگ دريا .. سکوت خيس ..ماه ومهر فاطمه .. مهاجر .. جناب پاکدل .. جالينوس .. ظهور منجي ... ابرار و ....
سلام جناب برادر مابرگشتيم فقط به نظرم نرجس خاتون برام يکمقدارزيادبود
بعدی همه 19 نظر قبلی
بصورت کتاب مجازي منتشر ومعرفي گردد صديقه اژه اي شيداي اصفهاني
{a h=SheidayeEsfahani}صديقه اژه اي{/a} بايدخاص باشه چرندوپرندروکتاب نکنن بيخود و تکراري هم نباشه

بي يار

خدا حفظشون كنه. ان شاءالله زندگي شون با بركت ختم به شهادت
بي يار
تشکر از دعاي خيرتون..
بعدی همه 13 نظر قبلی
هما بانو
{a h=biyar}بي يار{/a} بزرگواريد جناب بي يار.. اميدوارم حضورتون و فعاليتتون هميشه مستدام باشه:)
بي يار
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} زنده باشيد:)
کي رفته ايد ز دل و ديده ما که تمنا کنم وصل دلم به شمارا. کي بوده ايد در زمان و مکان نهفته کخ پيدا کنم راه وصال شما را. باصدهزار جلوه و آشوب بيرون آمديد که من با هزار ديده ببينم مقام و منزلت شهادت در گرو ذلف ياران اي سپهسالار آن غزت کبريايي خدايي را
+ من غزل بودم، رهايم کرد دستي ناتمام شاه شطرنجي که تا آخر همان سرباز ماند . از بهاي عشق پرسيدم، نوشتي: آه و اشک پاسخت امّا ميان هاله‌اي از راز ماند . محمّد عابديني #به_وقت_شعر
دلم رازي نالان و غمگين سر داده بود. لاجرم بر ماندن يا رفتني غريب سخن مي گفت همي. يار خوش زبان من اما داغ يار بر بالين ديده بود. زمهرير عاشق شد در پي تقدير و صحراي احمر مدني در خفا بايد مي بود. حال من حال غريبي ست اين روزا هم در ماندن هم در رفتن مخير گشته بود دلم تنگ مي‌شود براي آن يار جاني ندا آمد که حيدر با تو پيمان بسته بود مي روي اي خوش روان هجرت بنماي اما يار بايد بايد ني تمود
+ عمريست عاشقت شده اين مرد بي قرار اين مرد زخم خورده ي شيداي سوخته #تک_بيت #خط_خودکاري محمّد عابديني
به به چه خط خوشي داريد :-o @};-
{a h=Shahid1tabaar}زندگينامه شهدا{/a} ممنونم
به به چه مجنون عاقلي باشد تا بعد اين از اين جنس مجنون ها هرچند لواشک ترش يک چيز ديگه است چش و کور مي کنه دل و روشن
2-شهدا
رتبه 0
0 برگزیده
158 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top